سینما

می دونین چی شد؟ من گفتم بریم سینما. همه گفتن آخ جوووووون بریم. بعد قرار گذاشتیم. کلی آدم اومد. بعد هر کی از یه چیز قرار خوشش نیومد و غر زد. همه شونم به من. چراشو نمی دونم. نین یهو یادش افتاد که من اونجور که باید و شاید دوستش نبودم. رض عین جنازه هی می افتاد اینور اونور می گفت گشنمه. نیل از رفتار رض شاکی بود. فر با چند حال میکرد، چند کلاس می ذاشت. نویسنده دچار عدم اعتماد به نفس شده بود. لاهه دپ بود. مستر گل غر می زد که این چه وضع قراره. من مگه چند نفرم که این همه آدمو تحمل کنم؟ به من چه اصلا؟ من گفتم بریم سینما فقط. به من دیگه ربطی نداشت مشکلات مردم. لاهه خان هم از چشم من می دید که درست منیجمنت نکردم. ای خداااااااااا مگه یه سینما رفتن منیجمنت می خواد؟ حال آدمو به هم می زنن اینا که دوست دارن همه جفت جفت باشن. به تعداد پسرا باید دختر بیاد وگرنه ممکنه چند تا پسر بمونن رو زمین! چقدر پر روئن. هیچی دیگه. من دیگه هیچ قراری باسه این جماعت از خود راضی نمی ذارم. خواستم برم سینما هم تنها می رم. نه آخه اگه فیلمش بد بود هم به من مربوطه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدایا از پررویی این ها بکاه و به اعصاب ما اضافه نما. آمین.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد